نه پر دارم
نه پرواز می دانم
اما، وقتی 
"دوستت دارم" می گویی
و ترانه عاشقانه می سرایی
من بال در می آورم
و تمام هستی را
از اولِ "بود"
تا لحظه ی "نبود"
می پیمایم!
کاش بدانی
پرم می دهی
وقتی از عشق می گویی.


چگونه خاك نفس مي كشد ؟ بينديشيم

 

نفسم بند نفس های کسی هست که نیست 

بی گمان در دل من جای کسی هست که نیست 

غرق رویای خودش پشت همین پنجره ها 

شاعری محو تماشای کسی هست که نیست 

مثل هر روز نشستم سر میزی که فقط 

خستگی های منو چای کسی هست که نیست 

زیر باران دو نفر کوچه به هم خیره شدند 

مرگ این خاطره ها پای کسی هست که نیست 


چگونه خاك نفس مي كشد ؟ بينديشيم

1- با توجه به این که ماه رمضان امسال در فصل گرم سال قرار دارد به روزه‌داران توصیه می‌شود برای پیشگیری از کاهش شدید آب بدن تنها در صورت ضرورت از منزل خارج شوند. در طول روز از نور خورشید فاصله بگیرید و حتی‌الامکان در مناطق سایه دار و خنک بایستید. در صورت امکان از پوشش کلاه استفاده کنید و فعالیت‌های بدنی را کاهش دهید.

2- با فاصله یک ساعت بعد از افطار سعی کنید 8 لیوان آب و مایعات خنک را به مرور تا هنگام خواب بنوشید و حتی‌الامکان از نوشیدن چای، قهوه و نوشابه‌ها، به دلیل دارا بودن سطح بالایی از کافئین و شکر خودداری کنید چرا که این مایعات باعث از دست رفتن سریع‌تر آب بدن می‌شوند.
دقت داشته باشید که نوشیدن آب زیاد در هنگام سحر تأثیری در پیشگیری از تشنگی ندارد، زیرا در صورت نوشیدن آب بیش از حد نیاز، بدن آب اضافی را دفع می‌کند. پس، آب مورد نیاز بدن باید در فاصله میان افطار تا سحر به تدریج و از طریق مصرف آب و میوه‌های آب‌دار تأمین شود.

3- برخی مواد غذایی و شیرینی‌های مصنوعی مانند زولبیا و بامیه، غلظت مایعات بدن را افزایش می‌دهند و در نتیجه روزه‌دار احساس تشنگی می‌کند. توصیه می‌شود برای پیش‌گیری از افزایش غلظت مایعات بدن از قندهای گیاهی مانند خرما به جای زولبیا و بامیه استفاده شود.
دقت داشته باشید که نوشیدن آب زیاد در هنگام سحر تأثیری در پیشگیری از تشنگی ندارد، زیرا در صورت نوشیدن آب بیش از حد نیاز، بدن آب اضافی را دفع می‌کند. پس، آب مورد نیاز بدن باید در فاصله میان افطار تا سحر به تدریج و از طریق مصرف آب و میوه‌های آب‌دار تأمین شود

4- از میوه‌هایی چون زردآلو و هلو استفاده کنید، چرا که این میوه‌ها به طور چشمگیری در کاهش درد و ناراحتی ناشی از اسید معده کمک می‌کنند و تا حدودی مواد معدنی از دست رفته ناشی از تعریق را جبران خواهند کرد.

5- جایگزین مواد مغذی از دست رفته از طریق نوشیدن آب‌میوه‌ها و مصرف سبزیجات و میوه های آبکی بسیار مفید است. میوه‌هایی چون مرکبات و توت فرنگی که می‌توانند علاوه بر آب مواد ضروری چون کلسیم و فیبر، آهن، پتاسیم و دیگر مواد معدنی، و همچنین ویتامین‌های c، b1 و b2 را تأمین کنند.
میوه‌های آب‌دار مانند هندوانه و خربزه نیز نقش مهمی در تأمین مایعات بدن دارند و توصیه می‌شود در فاصله افطار و سحر این میوه‌ها مصرف شوند.
و دیگر این که مصرف لیموترش نیز در پیش‌گیری از تشنگی و گرمازدگی موثر است.

6- خوردن چای مخصوصا چای پر رنگ، برای رفع تشنگی پس از سحری اشتباه است. افراد دقت کنند که این باور که چای پس از سحری می‌تواند باعث رفع تشنگی شود درست نیست زیرا چای دفع مکرر کلیه را در بر دارد.
منبع:tebyan.net


چگونه خاك نفس مي كشد ؟ بينديشيم

 

بحث ایمان دگر و جوهر ایمان دگر است
جامــــه پاکـــی دگــر وپاکی دامان دگر است
کــــس ندیدیم کـــــه انکــــار کــــــــند وجدان را
حــــرف وجــــــدان دگـــر و گوهر وجدان دگـر است
کــــس دهـــان را به ثناگـــــویی شیــــطان نگــشود
نفــــی شیطان دگــــر و طاعت شیـــــطان دگــــر است
کـــس نگــــفته است ونگـــــوید کــــــه دد ودیــــو شویــــد
نقــــش انســـــان دگــــــر ومعنــــــی انســــان دگـر است
کــــس نیامـــــد کــــــه ستایــــد ستــــم وتفرقــــــــه را
سخـــن از عـــدل دگـــــــر ، قصه احسان دگــر است
هــــــرکـــــــه دیدم بخدمت کــــمری بست بعهــــد
مــــرد پیمان دگــــــر وبستـــــن پیمان دگر است
هــــرکــــه دیدیــــم بحفظ گـــــله از گرگان بود
قصد قصاب دگر ، مقصد چوپان دگر است.
رحيم معيني كرمانشاهي


چگونه خاك نفس مي كشد ؟ بينديشيم

 

 

خدا قوت واقعا به همه شما عزیزان که انقدر خوب به شایعات دامن میزنین. خداییش دمتون گرم. البته من که دارم این حرفا رو می نویسم تو این بانک نه سهم دارم نه حساب اما با کارمندای این بانک آشنام. 

یه دیالوگی بود تو مختار نامه ، موقعی که پسرای زبیر از پس مختار بر نیومدن ، شهرام حقیقت دوست این وسط یه جمله گفت، گفت: در کوفه شایعه از شمشیر برنده تر است. 

یعنی خداوکیلی یک شب صوفیان گنابادی چنان کردند که شاید یک عمر اوباما نمیتونست انجامش بده :) یکی گفت آهای بحنبین که میزان ورشکست شد، ملت هجوم آوردن و هجوم اوردن تا . خوب موجودی روزانه بانک هم حدی داره و حدودی ، هرچند اینجا فقط گوش به شایعه بودن خیلیا مقصر نبود، بلکه ضعف مدیریت بانک هم بود، مگر نه اینکه چندوقت پیش اومدن گفتن آقا تعاونی فرشتگان مشکل داره و اینا، اما مدیرش چه قشنگ جمع و جور کرد و مشکل رو حل و فصل کرد که به هفته نرسید که تو اخبار شبانگاهی گفتن که بهله، فرشتگان مشکلی نداره. 

مخلص کلام اینکه: انقدر خوب به شایعه دامن زدن کار درستی نیست. انقدر تو مدیریت ضعیف بودن هم کار درستی نیست. عدالت رو با ساده لوحی و با گوش به حرف دیگران بودن نمیشه تعریف کرد. کسی رو به گناه ناکرده کشیدند پای دار / وای بر انکه گناه کرد و جورش نکشید


چگونه خاك نفس مي كشد ؟ بينديشيم

این دوستانی که دم از جنگ می زنند
از تیرهای نخورده چرا لنگ می زنند
هم سفره های خلوت آن روزها ببین
کین روزها چه سازه به هم هنگ می زنند
هر فصل از وحشت رسوا شدن هنوز 
ما را به رنگ جماعتشان رنگ می زنند
یوسف به بد نامی خود اعتراض کن
کز هر طرف به پیرهنت چنگ می زنند
بازی عوض شده و همان هم قطارها
از داخل قطار به ما سنگ می زنند
بیهوده دل مبند بر این تخت روی آب
روزی تمام اسکله ها زنگ می زنند


چگونه خاك نفس مي كشد ؟ بينديشيم

من اونی ــَم که سایه هم نداشت دلش رو توی ِ کوچه جا گذاشت
همون که تو دلش غمآرو کشت
غیر از این سکوت چیزی برنداشت
من اون ــَم که گریه میکنه همون که بغض و ول نمیکنه
همون که هیشکی باورش نکرد
اشک و عاشق ِ خونه میکنه
.
صدام که سر به آسمون کشید
دلای ِ عاشقا
به این جنون کشید
خدا ببخش ِ اونو که نموند
که قلب ِ سادم و
اون به خون کشید
عشق ادعا سرش نشد آخرش نشد
که یاد ِ من بره
آسمون و باورش نشد کبوترش نشد
دوباره بپره


چگونه خاك نفس مي كشد ؟ بينديشيم

به یاد قیصر امین پور عزیز: 

باز آمد بوی ماه مدرسه
بوی بازیهای راه مدرسه
بوی ماه مهر، ماه مهربان
بوی خورشید پگاه مدرسه
از میان کوچه ها ی خستگی
می گریزم درپناه مدرسه
باز می بینم زشوق بچه ها
اشتیاقی درنگاه مدرسه
زنگ تفریح و هیاهوی نشاط
خنده های قاه قاه مدرسه
باز بوی باغ را خواهم شنید
از سرود صبح گاه مدرسه
روز اول لاله ای خواهم کشید
سرخ برتخته سیاه مدرسه


چگونه خاك نفس مي كشد ؟ بينديشيم

بچه هاي كنكوري (از نوع سراسري) گوش به زنگ باشين. از فردا (1393/06/11) انتخاب رشته سراسري شروع ميشه. انشالا كه شما هم جزو كساني باشين كه شيريني اين انتخاب رشته نصيبتون بشه :) 


چگونه خاك نفس مي كشد ؟ بينديشيم

 

بادِ گردان در نفس افتاده ؛ هان

گِرد خود پیچد

در نفس افتاده ؛ هان

از صدای ِ خِش خِش ِ برگان ِ دود

اشک لج در چشم

کُفر او بالا گرفته از طنین ِ خش خش ِ گفتارها

آتشی وا مانده از برگ خزان

بادِ گردان در میان ِ آتش ِ سرد ِ خزان

گِردِ خود پیچد

بر زمین ِ یخزده ناخن کشد

از درخت آویزد و ریزد لهیب

کفر او بالا گرفته از طنینِ  پچ پچ ِ برگان ِ دود

 

 


چگونه خاك نفس مي كشد ؟ بينديشيم
بچه های تکواندو گوش به زنگ باشین: 

آخرين مهلت استفاده از احکام استاني تاريخ 31/03/93

مهلت ثبت نام آزمون
قرمز تا پوم و دان 2 استانی آقایان و بانوان 04/05/93
پوم و دان 3و4 کشوري ( آ.شرقی-اصفهان) آقایان 11/05/93
دان 7 کشوري (تهران) آقايان 18/05/93

مهلت ثبت نام ليگ هاي آقايان و بانوان کشور 14/04/93


چگونه خاك نفس مي كشد ؟ بينديشيم

 

تو کجایی؟

 

در گستره ی بی مرز این جهان 

تو کجایی؟

من در دور دست ترین جای جهان ایستاده ام:کنار تو

تو کجایی؟

در گستره ی ناپاک این جهان تو کجایی؟ 

من در پاک ترین مقام جهان ایستاده ام:بر سبزه شور این رود بزرگ که می سراید

برای تو.


چگونه خاك نفس مي كشد ؟ بينديشيم

 

 

ماه مبارک رمضان ماهی است که چاق‌ها در آن ماه چاق‌تر می‌شوند و لاغرها، لاغرتر البته همه ما بهتر می‌دانیم که روزه گرفتن برای چاق شدن یا لاغر شدن نیست بلکه به منظور طهارت روحی و تقواست. اما چاق شدن بعد از 30 روز روزه‌داری می‌تواند حسابی آزاردهنده باشد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران، در اینجا هشت گروه از افراد روزه‌داری که احتمالا در این ماه  وزن اضافه می‌کنند را آورده‌ایم، شما ممکن است جزو یکی از این دسته‌ها باشید یا حتی جزو همه آنها ولی مهم این است که از همین امروز حواس‌تان را جمع کنید تا مبادا در پایان این ماه مبارک نتیجه افراد همین گروه‌ها -یعنی چاقی- در انتظارتان باشد.  یادتان باشد بدون برنامه‌ریزی غذایی شما بیشــتر به سمت اضافه وزن گام برمی‌دارید تا کاهش آن، پس باید بر جذب مواد غذایی، نوع موادغذایی و زمان خوردن نظارت و کنـــــــترل داشته باشید.   
 
کسانی که زیاد مهمانی می‌روند 
 
برگزاری مجالس افطار که یکی از سنت‌های دیرینه ما مسلمانان به حساب می‌آید، می‌تواند یکی از علل چاق‌تر شدن افراد چاق باشد مخصوصا که افراد خوش‌اشتها نمی‌توانند از این گونه مجالس و سفره‌ها به راحتی دست بکشند. در این مجالس افطاری، صاحبخانه سعی می‌کند از هر غذایی خوشمزه‌ترین را تهیه کند مثلا برای خوشمزه‌تر شدن سوپ به آن خامه اضافه می‌کند که چاق‌کننده است، برای غلیظ شدن خورش به آن آرد می‌زند که کالری‌اش را بالا می‌برد، برنج را با كره سرو می‌کند، از طرف دیگر آش و حلیم  یا حتی کله‌پاچه هم در این افطار‌ی‌ها حتما وجود دارند که هر کدام پر از کالری هستند؛ ميزان کالري آش و به‌ويژه کله پاچه بيش از حد مجاز است و حلیم‌هایی که در بیرون از منزل طبخ می‌شوند، بسیار چرب و پرگوشت هستند و شکر زیادی حین مصرف به آنها اضافه می‌شود. 
 
کسانی که فعالیت‌ بدنی را تعطیل می‌کنند 
 
چرا با اینکه در رمضان روزه می‌گیریم چاق می‌شویم؟ چون معمولا انرژی دریافتی‌مان بر انرژی مصرفی‌مان غالب می‌شود. درواقع وقتی میزان فعالیت فیزیکی  را در ماه رمضان تا حد ممکن کم می‌کنیم و در جهت استراحت و خواب بیشتر عمل می‌کنیم؛ دیگر بدن انرژی همیشگی را مصرف نمی‌کند و از جهت دیگر با خوردن غذاهای پرکالری سعی می‌کند سوخت همیشگی را دریافت کند، درنتیجه همین انرژی‌های اضافه به صورت چربی ذخیره می‌شوند و فرد چاق‌تر می‌شود. 
 
علاوه بر اینها تحقیقات انجـام شده نشان می‌دهند که ورزش‌های سبک در ماه رمضان به کاهش سموم ذخیره شده در بدن کمک می‌کنند تا چربی‌های بدن روز به روز بیشتر نشوند. 
 
بدخورها بیشتر از پرخورها در معرض خطرند 

 
در حال حاضر بدخوری شایع‌تر از پرخوری است. استفاده‌ زیاد از مواد چاق‌کننده و مضر چون زولبیا و بامیه و انواع شیرینی‌ها ازجمله مصادیق بدخوری است و افراد تصور می‌کنند چون در طول روز هیچ چیز نمی‌خورند، مجاز هستند از این خوراکی‌ها مصرف کنند.هنگام افطار با توجه به خالی ماندن معده برای مدت نسبتا طولانی، نباید به صورت ناگهانی به خوردن غذاهای سنگین و شام مفصل اقدام کرد، بلکه به‌جای آن بهتر است روزه‌داران با مقداری نان و پنیر و سبزی افطار کنند تا ولع گرسنگی آنها برطرف شود و دو ساعت بعد شام بخورند. البته این توصیه بیشتر برای افراد بالغ است و نوجوانان در سن رشد می‌توانند بلافاصله یک وعده غذایی کامل بخورند. 
 
کسانی که تا نیمه شب پرخوری را کنار نمی‌گذارند 
 
معمولا بعد از یک روز طولانی روزه‌داری فرد کمی نسبت به غذا حریص می‌شود و احساس می‌کند در آن فرصت کوتاه افطار تا سحر باید تا حد ممکن معده را از مواد غذایی انباشته کند، اگر شما هم جزو این دسته افراد هستید توصیه می‌کنیم با برنامه‌ریزی بعد از افطار کمی خودتان را مشغول کنید تا خوردن را کنار بگذارید مثلا شرکت در مجالس و مراسمی که در شب‌های ماه مبـارک رمضان برگذار می‌شود فرصت خوبی را برای پرهیز از پرخوری در طول شب فراهم می‌آورد. یادتان باشد انرژی ذخیره شده ناشـی از پرخوری آخر شب باعث کاهش میزان متابولیسم و سوخت و ساز بدن می‌شود زیرا فرد بلافاصله بعد از خوردن به رختخواب می‌رود و فرصتـی برای انجام فعالیت و سوخت و ساز بدن باقی نمی‌ماند و این نه‌تنها احتمال چاقی را افزایش می‌دهد  بلکه شخص روزه‌دار فردایی آکنده از خستگی و بی‌حالی را تجربه خواهد کرد. 
 
کسانی که کنترلی بر کالری‌ ندارند 
 
هستند کسانی که اصرار دارند برای افطار باید انرژی‌بخش‌ترین غذاها را مصرف کنند بنابراین بیشترغذاهایی که برای این وعده  تهیه می‌کنند سرشار از کالری هستند، اگر می‌خواهید دراین ماه چاق نشوید، باید حواس‌تان باشد که  از خوردن غذاهای پرکالری پرهیز و روی وعده‌های غذایی سالم تمرکز کنید، یادتان نرود پرخوری و غذاهای چرب در هنگام افطار سلامت روزه‌داران رابه خطر می‌اندازد. در گذشته روزه‌داران برای افطاری خــود از آب و خرما استفاده می‌کردند ولی این روزها افراد مستقیما سراغ وعده‌های غذایی سنگین می‌روند. 
 
از طرف دیگر در گذشتـه می‌گفتند روزه باعث استراحت بدن می‌شود و این امکان را به‌وجود می‌آورد که سم‌ها و ناخالصی‌های ناشی ازغذاهای پـردازش شده از بین بروند.  شما هم اگر استعداد چاقی دارید، باید به این جنبه توجه کنید پس غذاهای چرب و پرکالری را کنار بگذارید و از غذاهای سبک استفاده کنید تا سم‌های بدن برطرف شوند و به کاهش وزن مطلوب دست یابید. 
 
کسانی که ولع شیرینی خوردن پیدا می‌کنند 
 

این روزها سفره‌های سحری و افطار افراد پر از انواع غذاهای چرب و شیرین مانند حلوا، کاچی، خرما، شله‌زرد، شیربرنج چرب و شیرین و بالاخره زولبیا و بامیه است تا به نوعی ضعف روزه‌داری را کم کند، اما یادتان باشد در ماه رمضان دلیل ضعف، کم خوردن نیست بلکه بیشتر کم آبی است که موجب ضعف می‌شود. امسال ماه رمضان با روزهای بلند تابستان همزمان شده و طبیعی است که اگر در فاصله افطار تا سحر به اندازه کافی آب یا سایر مایعات نوشیده نشود، بدن دچار کم آبی می‌شود و ضعف می‌کنید؛ حال اگر گمان کنید که این ضعف به علت پایین آمدن قند خون است و باید با خوردن شیرینی‌جات آن را جبران کنید، سخت در اشتباهید. ناگفته نماند که یک عدد زولبیای 100 گرمی 450 کالری و صدگرم باقلوا 550 کالری دارد. 
 
 مجموع کالری صد گرم از این دو شیرینی معادل 1000 کاری می‌شود و اگر 1000 را تقسیم بر 7/7 کنیم 130 گرم دنبه در هر روز تولید می‌شود و اگر 30 روز ماه مبارک را در نظر بگیریم، مجموع افزایش وزن روزه‌دار در ماه مبارک رمضان- برای خوردن این شیرینی- نزدیک به چهار کیلوگرم خواهد بود و این حقیقتی است که عملا  آن را در روزه‌داران در پایان ماه رمضان می‌بینیم. بهترین ماده‌ قندی برای مصرف در ماه رمضان خرماست که هیچ عوارضی ندارد و باعث بالا رفتن قند خون نمی‌شود، به علاوه مقدار زیادی از ویتامین‌های بدن را نیز تأمین می‌کند. 
 
کسانی که سحری نمی‌خورند 
 
جالب است بدانید روزه‌دارانی که از افطار تا افطار غذا می‌خورند چاق‌تر از افرادی می‌شوند که افطار، سحری و یک وعده نیمه‌شب می‌خورند و در این میان حذف وعده غذایی سحری از همه آسیب‌رسان‌تر است. این تصور که وعده غذایی شام می‌تواند جایگزین وعده سحری شود بسیار اشتباه است زیرا فرد در طول روز دچار افت قند خون می‌شود و تمایلش به مصرف غذاهای شیرین و پرکالری زیاد می‌‌شود، درواقع سلول‌های عصبی از کربوهیدرات‌ها انرژی می‌گیرند و با حذف سحری فرد برای خوردن مواد پرکالری حریص شده و در افطار پرخوری می‌کند و همین زمینه‌ساز افزایش وزن می‌شود. 
 
به علاوه مصرف زیاد مواد غذایی چرب هنگام افطار موجب بی‌اشتهایی هنگام سحر می‌شود، چون هضم چربی‌ها در بدن نیازمند زمان طولانی‌تری است. خوردن خوراكی‌ها و مواد غذایی تا دیر وقت و به تاخیر انداختن زمان خواب، موجب بی‌اشتهایی و بی‌حوصلگی هنگام سحر می‌شود، بنابراین اگر وعده افطار به صورت مناسب مصرف شود، مشكلی برای وعده سحر ایجاد نخواهد شد. 
 
کسانی که کمتر از سه وعده غذا می‌خورند 
 
اگر بخواهید بدنی متناسب داشته‌ باشید، باید به طور نرمال وعده‌های غذایی  روزانه خود را به پنج بخش تقسیم کنید حال در ماه رمضان امکان پنج وعده خوردن وجود ندارد اما می‌توانید سه وعده برای خود در نظر بگیرید، اما چرا بیشتر بودن تعداد وعده‌های غذایی به لاغر شدن کمک می‌کند؟اگر فرض کنیم سهمیه روزانه غذای یک شخص 2000 کالری است شخصی که می‌خواهد چاق شود، باید این مقدار را در یک وعده بخورد تا بدن او یک بار برای هضم غذا انرژی صرف کند برعکس، افرادی که می‌خواهند لاغر شوند، بهتر است که 2000 کالری را در پنج نوبت(400 کالری) بخورند، زیرا در این حالت بدن او پنج بار برای هضم غذا انرژی مصرف می‌کند و زودتر لاغر می‌شود. از طرف دیگر هنگام خوردن، متابولیسم پایه بدن افزایش می‌یابد و این امر منجر به کاهش سریع تر وزن می‌شود (ناگفته نماند که این موضوع فقط در حالت ثابت ماندن مقدار غذای دریافتی در هر دو حالت صدق می‌کند). 
 
دکتر پاول فابری و همکارانش در شهر پراگ تحقیقی انجام دادند که طی آن، افرادی را به شش دسته تقسیم کردند تا با پذیرایی یک تا شش وعده از آنان با رژیم مساوی از نظر کالری و نوع غذا به اثرات احتمالی کم و زیاد شدن وعده غذایی انسان پی ببرند. نتیجه مطالعه نشان داد در گروه‌هایی که در روز سه وعده یا کمتر غذا می‌خوردند وزن و چربی بدن بیشتر از کسانی بود که در شبانه روز پنج یا شش وعده غذا می‌خوردند. همچنین مشاهده شد، در گروهی که تعداد نوبت‌های غذایی آنها کمتر بود، میزان کلسترول بیشتر بود.


چگونه خاك نفس مي كشد ؟ بينديشيم

موضوع انشا : خوش بختی …
به نام خدا
خوش بختی یعنی قلب پدر و مادرت بتپد …
پایان !!!

 

ای کاش میومدی وبم بابا. ای کاش میومدی وبم مامان خوبم. هیچوقت نتونستم بهتون اونجور که باید بگم دوستتون دارم. عمرتون طولانی و سایتون مستدام. دلم میخواد دنیامو بریزم به پاتون.ای کاش بدونین چقدر دوستتون دارم. ای کاش بدونین چقدر از شنیدم صداتون، از اومدن رفتنا، از دلواپسی ها، از نق زدن ها حتی از شب خرخر کردناتون لذت می برم. بودنتون برام مث اینه که هیچوقت دنیا جای بدی نمی تونه باشه. همیشه بمونین. 

من دوستتون دارم، الهی زنده باشین 


چگونه خاك نفس مي كشد ؟ بينديشيم
من فقط عاشق اینم حرف قلبت و بدونم الکی بگم جدا شیم تو بگی که نمیتونم من فقط عاشق اینم بگی از همه بیزاری دو سه روز پیدام نشه تا ببینم چه حالی داری من فقط عاشق اینم عمری از خدا بگیرم انقدر زنده بودم تا به جای تو بمیرم
من فقط عاشق اینم روزایی که با تو تنهام کار و بار زندگیم و بزارم برای فردا
من فقط عاشق اینم  وقتی از همه کلافم بشینم یه گوشه دنج موهای تو را ببافم عاشق اون لحظه ام که پشت پنجره بشینم حواست به من نباشه کی تو رو ببینم تا به جای تو بمیرم
چگونه خاك نفس مي كشد ؟ بينديشيم
دلتنگی های آدمی را،

 

                       باد ترانه ای می خواند

رویاهایش را آسمان پر ستاره نادیده می گیرد

و هر دانه ی برفی

                     به اشکی ناریخته می ماند

سکوت سرشار از سخنان ناگفته است

از حرکات ناکرده

اعتراف به عشق های نهان

و شگفتی های بر زبان نیامده

در این سکوت حقیقت ما نهفته است

حقیقت تو

            و

               من

 

 

 

زیباترین حرفت را بگو

زیباترین حرفت را بگو

شکنجه ی پنهان ِ سکوت ات را آشکاره کن

و هراس مدار از آنکه بگویند

                                ترانه یی بی هوده می خوانید . ــ

چرا که ترانه ی ما

                      ترانه ی بی هوده گی نیست

چرا که عشق

                  حرفی بی هوده نیست .

 

حتی بگذار آفتاب نیز بر نیاید

به خاطر ِ فردای ما اگر

                        بر ماش منتی ست ؛

چرا که عشق

                    خود فرداست

                                        خود همیشه است .


چگونه خاك نفس مي كشد ؟ بينديشيم

 

برف می بارد
برف می بارد به روی خار و خاراسنگ
كوهها خاموش
دره ها دلتنگ
راه ها چشم انتظار كاروانی با صدای زنگ
بر نمی شد گر ز بام كلبه ها،دودی
یا كه سوسوی چراغی گر پیامی مان نمی آورد
رد پا ها گر نمی افتاد روی جاده ها،لغزان
ما چه می كردیم در كولاك دل آشفته ی دمسرد ؟
آنك آنك كلبه ای روشن
روی تپه ،روبروی من
در گشودندم
مهربانی ها نمودندم
زود دانستم كه دور از داستان خشم برف و سوز
در كنار شعله آتش
قصه می گوید برای بچه های خود عمو نوروز
گفته بودم زندگی زیباست
گفته و ناگفته ای بس نكته ها كاینجاست
آسمانِ باز
آفتابِ زر
باغهای گل
دشت های بی در و پیكر
سر برون آوردن گل از درون برف
تاب نرم رقص ماهی در بلور آب
بوی خاك عطر باران خورده در كهسار
خواب گندمزارها در چشمه مهتاب
آمدن ،رفتن، دویدن
عشق ورزیدن
در غم انسان نشستن
پا به پای شادمانی های مردم پای كوبیدن
كار كردن، كار كردن
آرمیدن
چشم انداز بیابانهای خشك و تشنه را دیدن
جرعه هایی از سبوی تازه آب پاك نوشیدن
گوسفندان را سحرگاهان به سوی كوه راندن
همنفس با بلبلان كوهی آواره خواندن
در تله افتاده آهوبچگان را شیر دادن
نیمروز خستگی را در پناه دره ماندن
گاه گاهی
زیر سقف این سفالین بامهای مه گرفته
قصه های در هم غم را ز نم نم های باران شنیدن
بی تكان گهواره رنگین كمان را
در كنار بام دیدن
یا شب برفی
پیش آتش ها نشستن
دل به رویاهای دامنگیر و گرم شعله بستن
آری آری زندگی زیباست
زندگی آتشگهی دیرنده پا برجاست
گر بیفروزیش ،رقص شعله اش در هر كران پیداست
ورنه خاموش است و خاموشی گناه ماست

پیر مرد آرام و با لبخند
كنده ای در كوره افسرده جان افكند
چشم هایش در سیاهی های كومه جست و جو می كرد
زیر لب آهسته با خود گفتگو می كرد
زندگی را شعله باید، برفروزنده
شعله ها را هیمه سوزنده
جنگلی هستی تو ای انسان
جنگل ای روییده آزاده
بی دریغ افكنده روی كوهها دامن
آشیان ها بر سر انگشتان تو جاوید
چشمه‌ها در سایبان های تو جوشنده
آفتاب و باد و باران بر سرت افشان
جان تو خدمتگر آتش
سر بلند و سبز باش ای جنگل انسان
زندگانی شعله می خواهد، صدا سر داد عمو نوروز
شعله ها را هیمه باید روشنی افروز
كودكانم داستان ما ز آرش بود
او به جان خدمتگزار باغ آتش بود
روزگاری بود
روزگار تلخ و تاری بود
بخت ما چون روی بدخواهان ما تیره
دشمنان بر جان ما چیره
شهر سیلی خورده هذیان داشت
بر زبان بس داستانهای پریشان داشت
زندگی سرد و سیه چون سنگ
روز بدنامی
روزگار ننگ
غیرت اندر بندهای بندگی پیچان
عشق در بیماری دلمردگی بیجان
فصل ها فصل زمستان شد
صحنه گلگشت ها گم شد ،نشستن در شبستان شد
در شبستان های خاموشی
می تراوید از گل اندیشه ها عطر فراموشی
ترس بود و بالهای مرگ
كس نمی جنبید چون بر شاخه برگ از برگ
سنگر آزادگان خاموش
خیمه گاه دشمنان پر جوش
مرزهای ملك
همچو سر حدات دامنگستر اندیشه بی سامان
برجهای شهر
همچو باروهای دل بشكسته و ویران
دشمنان بگذشته از سر حد و از بارو
هیچ سینه كینه‌ای در بر نمی اندوخت
هیچ دل مهری نمی ورزید
هیچ كس دستی به سوی كس نمی آورد
هیچ كس در روی دیگر كس نمی خندید
باغهای آرزو بی برگ
آسمان اشك ها پر بار
گرمرو  آزادگان دربند
روسپی نامردان در كار
انجمن ها كرد دشمن
رایزن ها گرد هم آورد دشمن
تا به تدبیری كه در ناپاك دل دارند
هم به دست ما شكست ما بر اندیشند
نازك اندیشانشان بی شرم
كه مباداشان دگر روزبهی در چشم
یافتند آخر فسونی را كه می جستند
چشم ها با وحشتی در چشمخانه، هر طرف را جست و جو می كرد
وین خبر را هر دهانی زیر گوشی بازگو می كرد
آخرین فرمان ،آخرین تحقیر
مرز را پرواز تیری می دهد سامان
گر به نزدیكی فرود آید
خانه هامان تنگ
آرزومان كور
ور بپرد دور
تا كجا ؟ تا چند ؟
آه كو بازوی پولادین و كو سر پنجه ایمان ؟
هر دهانی این خبر را بازگو می كرد
چشم ها بی گفت و گویی ،هر طرف را جست و جو می كرد
پیرمرد اندوهگین دستی به دیگر دست می سایید
از میان دره های دور گرگی خسته می نالید
برف روی برف می بارید
باد بالش را به پشت شیشه می مالید
صبح می آمد، پیر مرد آرام كرد آغاز
پیش روی لشكر دشمن ،سپاه دوست ،دشت نه دریایی از سرباز
آسمان الماس اخترهای خود را داده بود از دست
بی نفس می شد سیاهی دردهان صبح
باد پر می ریخت روی دشت باز دامن البرز
لشكر ایرانیان در اضطرابی سخت درد آور
دو دو و سه سه به پچ پچ گرد یكدیگر
كودكان بر بام
دختران بنشسته بر روزن
مادران غمگین كنار در
كم كمك در اوج آمد پچ پچ خفته
خلق چون بحری بر آشفته
به جوش آمد
خروشان شد
به موج افتاد
برش بگرفت و مردی چون صدف
از سینه بیرون داد
منم آرش
چنین آغاز كرد آن مرد با دشمن
منم آرش ،سپاهی مردی آزاده
به تنها تیر تركش ،آزمون تان را
اینك آماده
مجوییدم نسب
فرزند رنج و كار
گریزان چون شهاب از شب
چو صبح آماده دیدار
مبارك باد آن جامه ،كه اندر رزم پوشندش
گوارا باد آن باده ،كه اندر فتح نوشندش

شما را باده و جامه
گوارا و مبارك باد
دلم را در میان دست می گیرم
و می افشارمش در چنگ
دل این جام پر از كین پر از خون را
دل این بی تاب خشم آهنگ
كه تا نوشم به نام فتحتان در بزم
كه تا كوبم به جام قلبتان در رزم
كه جام كینه از سنگ است
به بزم ما و رزم ما سبو و سنگ را جنگ است
در این پیكار
در این كار
دل خلقی است در مشتم
امید مردمی خاموش هم پشتم
كمان كهكشان در دست
كمانداری كمانگیرم
شهاب تیزرو تیرم
ستیغ سر بلند كوه ماوایم
به چشم آفتاب تازه رس جایم
مرا تیر است آتش پر
مرا باد است فرمانبر
و لیكن چاره را امروز زور و پهلوانی نیست
رهایی با تن پولاد و نیروی جوانی نیست
در این میدان
بر این پیكان هستی سوز سامان ساز
پری از جان بباید تا فرو ننشیند از پرواز
پس آنگه سر به سوی آسمان بر كرد
به آهنگی دگر گفتار دیگر كرد
درود ای واپسین صبح ای سحر بدرود
كه با آرش ترا این آخرین دیدار خواهد بود
به صبح راستین سوگند
به پنهان آفتاب مهربار پاك بین سوگند
كه آرش جان خود در تیر خواهد كرد
پس آنگه بی درنگی خواهدش افكند
زمین می داند این را آسمان ها نیز
كه تن بی عیب و جان پاك است
نه نیرنگی به كار من ،نه افسونی
نه ترسی در سرم نه در دلم باك است
درنگ آورد و یك دم شد به لب خاموش
نفس در سینه های،بی تاب می زد جوش
ز پیشم مرگ
نقابی سهمگین بر چهره می آید
به هر گام هراس افكن
مرا با دیده ی خونبار می پاید
به بال كركسان گرد سرم پرواز می گیرد
به راهم می نشیند راه می بندد
به رویم سرد می خندد
به كوه و دره می ریزد طنین زهرخندش را
و بازش باز میگیرد
دلم از مرگ بیزار است
كه مرگِ اهرمن خو، آدمی خوار است
ولی آن دم كه ز اندوهان، روان زندگی تار است
ولی آن دم كه نیكی و بدی را گاه پیكاراست
فرو رفتن به كام مرگ شیرین است
همان بایسته ی آزادگی این است
هزاران چشمِ گویا و لبِ خاموش
مرا پیك امید خویش می داند
هزاران دست لرزان و دل پر جوش
گهی می گیردم گه پیش می راند
پیش می آیم
دل و جان را به زیور های انسانی می آرایم
به نیرویی كه دارد زندگی در چشم و در لبخند
نقاب از چهره ی ترس آفرین مرگ خواهم كند
نیایش را دو زانو بر زمین بنهاد
به سوی قله ها دستان ز هم بگشاد
برآ ای آفتاب ای توشه ی امید
برآ ای خوشه ی خورشید
تو جوشان چشمه ای من تشنه ای بی تاب
برآ سر ریز كن تا جان شود سیراب
چو پا در كام مرگی تند خو دارم
چو در دل جنگ با اهریمنی پرخاش جو دارم
به موج روشنایی شست و شو خواهم
ز گلبرگ تو ای زرینه گل ،من رنگ و بو خواهم
شما ای قله های سركش خاموش
كه پیشانی به تندرهای سهم انگیز می سایید
كه بر ایوان شب دارید چشم انداز رویایی
كه سیمین پایه های روز زرین را به روی شانه می كوبید
كه ابر ‌آتشین را در پناه خویش می گیرید
غرور و سربلندی هم شما را باد
امدیم را برافرازید
چو پرچم ها كه از باد سحرگاهان به سر دارید
غرورم را نگه دارید
به سان آن پلنگانی كه در كوه و كمر دارید
زمین خاموش بود و آسمان خاموش
تو گویی این جهان را بود با گفتار آرش گوش
به یال كوه ها لغزید كم كم پنجه خورشید
هزاران نیزه زرین به چشم آسمان پاشید
نظر افكند آرش سوی شهر آرام
كودكان بر بام
دختران بنشسته بر روزن
مادران غمگین كنار در
مردها در راه
سرود بی كلامی با غمی جانكاه
ز چشمان برهمی شد با نسیم صبحدم همراه
كدامین نغمه می ریزد
كدام آهنگ آیا می تواند ساخت
طنین گام های استواری را كه سوی نیستی مردانه می رفتند ؟
طنین گامهایی را كه آگاهانه می رفتند ؟
دشمنانش در سكوتی ریشخند آمیز
راه وا كردند
كودكان از بامها او را صدا كردند
مادران او را دعا كردند
پیر مردان چشم گرداندند
دختران بفشرده گردن بندها در مشت
همره او قدرتِ عشق و وفا كردند
آرش اما همچنان خاموش
از شكاف دامن البرز بالا رفت
وز پی او
پرده های اشك پی در پی فرود آمد
بست یك دم چشم هایش را عمو نوروز
خنده بر لب غرقه در رویا
كودكان با دیدگان خسته وپی جو
در شگفت از پهلوانی ها
شعله های كوره در پرواز
باد  درغوغا
شامگاهان
راه جویانی كه می جستند آرش را به روی قله ها پی گیر
باز گردیدند
بی نشان از پیكر آرش
با كمان و تركشی بی تیر
آری آری جان خود در تیر كرد آرش
كار صد ها صد هزاران تیغه شمشیر كرد آرش
تیر آرش را سوارانی كه می راندند بر جیحون
به دیگر نیمروزی از پی آن روز
نشسته بر تناور ساق گردویی فرو دیدند
و آنجا را از آن پس
مرز ایرانشهر و توران بامیدند
آفتاب
درگریز بی شتاب خویش
سالها بر بام دنیا پا كِشان سر زد
ماهتاب
بی نصیب از شبروی هایش ،همه خاموش
در دل هر كوی و هر برزن
سر به هر ایوان و هر در زد
آفتاب و ماه را در گشت
سالها بگذشت
سالها و باز
در تمام پهنه البرز
وین سراسر قله ی مغموم و خاموشی كه می بینید
وندرون دره های برف آلودی كه می دانید
رهگذرهایی كه شب در راه می مانند
نام آرش را پیاپی در دل كهسار می خوانند
و نیاز خویش می خواهند
با دهان سنگهای كوه ،آرش می دهد پاسخ
می كندشان از فراز و از نشیب جاده ها آگاه
می دهد امید
می نماید راه
در برون كلبه می بارد
برف می بارد به روی خار و خارا سنگ
كوه ها خاموش
دره ها دلتنگ
راهها چشم انتظار كاروانی با صدای زنگ
كودكان دیری است در خوابند
در خوابست عمو نوروز
می گذارم كنده ای هیزم در آتشدان
شعله بالا می رود پر سوز


چگونه خاك نفس مي كشد ؟ بينديشيم

ندانی که ایران نشست منست 

جهان سر به سر زیر دست ِ منست

هنر نزد ایرانیان است و بـــس 

ندادند شـیر ژیان را بکــس

همه یکدلانند یـزدان شناس 

بـه نیکـی ندارنـد از بـد هـراس

دریغ است ایـران که ویـران شــود 

کنام پلنگان و شیران شــود

چـو ایـران نباشد تن من مـبـاد 

در این بوم و بر زنده یک تن مباد

همـه روی یکسر بجـنگ آوریــم 

جــهان بر بـداندیـش تنـگ آوریم

همه سربسر تن به کشتن دهیم 

بـه از آنکه کشـور به دشمن دهـیم

چنین گفت موبد که مرد بنام 

بـه از زنـده دشمـن بر او شاد کام

اگر کُشــت خواهــد تو را روزگــار 

چــه نیکــو تر از مـرگ در کـــار زار

 


چگونه خاك نفس مي كشد ؟ بينديشيم

هزار واژه به جای خالیت ریختم 

                                              اما

                           پر نشد. 

                                                  به گمانم 

                                                                      از جنس 

                                                                                       بی نهایتی 

ای بی‌تو حرام زندگانی   خود بی‌تو کدام زندگانی
بی روی خوش تو زنده بودن   مرگ است به نام زندگانی
پازهر تویی و زهر دنیا   دانه تو و دام زندگانی
گوهر تو و این جهان چو حقه   باده تو و جام زندگانی
بی آب تو گلستان چو شوره   بی جوش تو خام زندگانی
بی خوبی حسن باقوامت   نگرفته قوام زندگانی
با جمله مراد و کام بی‌تو   نایافته کام زندگانی
تا داد سلامتی ندادی   کی کرد سلام زندگانی
خامش کردم بکن تو شاهی   پیش تو غلام زندگانی

چگونه خاك نفس مي كشد ؟ بينديشيم

 

\"\"

سلام بچه ها؛ آزمون ارتقای کمربند (قرمز تا دان 2) تکواندو بهمن ماه 92 در تاریخ نوزدهم انجام میشه (البته برای تهران جدا هست) 

مهلت ثبت نام هم تا 11 بهمن ماه هست

البته من که استاد ندارم و استادم رفته بلژیک اینه که نمی تونم تو آزمون شرکت کنم 

 

\"\"


چگونه خاك نفس مي كشد ؟ بينديشيم

مولا رسولَ الله رسولَ الله رسولَ الله.

جانم به فدای تو و لطف و کرم تو

مرغ دل ما پر بزند تا حرم تو

ای گنبد خضرای تو عرش دل عالم

مهر تو بود زینت آب و گل آدم

ای از سوی حق بر همه ی خلق پیمبر

ای رحمت حق را تو به حق جلوه و مظهر

یک جلوه ز زیبایی تو لاله ی صحرا

با دشمن خود نیز نمایی تو مدارا

ای مکتب تو راسخ و پاینده همیشه

از نور تو اسلام بود زنده همیشه

از لطف تو سرمایه ی اِکرام فراهم

ای دین تو ناجی همه خلق دو عالم

قرآن خدا بارد از آفاق  لسانت

لعنت به کسی که به شما کرده اهانت

ای آنکه بت از عرصه ی بتخانه شکستی

مظلومترین فرد تو هستی و تو هستی

مظلومی و مظلومیتت دارد ادامه

بنگر به دمشق و به فلسطین و منامه

بنگر ز جفا امّت تو خونجگر هستند

در دشت ستم خونجگر و در به در هستند

کو حمزه که سیلی بزند مُقتدر و سَهل

در پیش همه بر رخ اصحاب ابوجهل

بنما تو دعایی که دگر یار بیاید

بر یاری اسلام ، علمدار بیاید


چگونه خاك نفس مي كشد ؟ بينديشيم

 

این عشق ماندنی
این شعر بودنی
این لحظه های با تو نشستن سرودنی است

این لحظه های ناب
در لحظه های بیخودی و مستی
شعر بلند حافظ
از تو شنودنی است

این سر نه مست باده
این سر که  مست
مست دو چشم سیاه توست
اینک  به خاک پای تو می سایم
کاین سر به خاک پای تو
با شوق سودنی است

تنها تو را ستودم
آن سان  ستودمت که بدانند مردمان
محبوب  من به سان خدایان ستودنی است

من پاکباز عاشقم
با مرگم آزمای
با مرگ
اگر  که شیوه تو آزمودنی است

این تیره روزگار
در پرده غبار
دلم را فرو گرفت
تنها به خنده  یا به شکر خنده های تو
گرد و غبار  از دل تنگم زدودنی است

تنها تویی که بود و نمودت یگانه بود
غیر از تو هر که بود
هر آنچه نمود نیست
بگشای در به روی من و عهد عشق بند
کاین عهد بستنی
این در گشودنی است

این شعر خواندنی
این عشق ماندنی
این شور بودنی است



چگونه خاك نفس مي كشد ؟ بينديشيم

 

یه زمانی بود فکر می کردم دنیا انقدا هم نامرد نیست. خوب واقعیت اینه که نه انقدا هم نامرد نیست. مشکل اینجاست که

یه دوستی دارم که دوستی داشت. دوستم دختر خوبی هست و قصد داشت با کسی ازدواج کنه که دوسش داشته باشه. چند ماهی با پسری آشنا شد. خداییش همه چی تموم بود. شروع کرد به درخواست از دوستم برای بیرون رفتن و با هم بودنو. این رفیق ساده ی منم همه چی رو می ذاشت پای عشق و اکی می داد. هر چی اون خواست این گفت باشه. تا بحث اومد سر پول، ازش وام خواست، و چندین و چند بار ازش مبالغ میلیونی در خواست کرد. خدا که سادگی این دخترو می دونه اون روزا کاری کرد که پولش تو گردش باشه و در حال و ، نفد نداشت. پسره به بهانه طلبکارا  با یکی از دوستاش رفت مالزی، چند ماهی از اون روزی که رفته می گذره تا دیشب بعد مدت ها که تلفنی با هم حرف زدن پسر این رو گفت:

رابطه ما چیزی نبود که بخواد ادامه داشته باشه، من قصد دارم اینجا بمونم، کار کنم و درس بخونم و ایران بر نمی گردم، اینجا می خوام ازدواج کنم و تو هم دیگه به من فکر نکن

به همین سادگی .

و تمام.


من موندمو این اتفاق و یه دوست که حالش خرابه خرابه .

حق رو به کی باید داد؟

 

اگه رسم عاشقی اینه دم خودم گرم که پای پسری رو به زندگیم نمی ذارم باز بشه 


چگونه خاك نفس مي كشد ؟ بينديشيم

باز کن پنجره را
تو اگر بازکنی پنجره را
من نشان خواهم داد
به تو زیبایی را
بگذار از زیور و آراستگی
من تو را با خود تا خانه ی خود خواهم برد
که در آن شوکت پیراستگی
چه صفایی دارد
آری از سادگیش
چون تراویدن مهتاب به شب
مهر از آن می بارد
باز کن پنجره را
من تو را خواهم برد
به سر رود خروشان حیات
آب این رود به سرچشمه نمی گردد باز
بهتر آنست که غفلت نکنیم از آغاز
باز کن پنجره را
صبح دمید
چه شبی بود و چه فرخنده شبی
آن شب دور که چون خواب خوش از دیده پرید
کودک قلب من این قصه ی شاد
از لبان تو شنید :
زندگی رویا نیست
زندگی زیبایی ست
می توان
بر درختی تهی از بار ، زدن پیوندی
می توان در دل این مزرعه ی خشک و تهی بذری ریخت
می توان
از میان فاصله ها را برداشت
دل من با دل تو
هر دو بیزار از این فاصله هاست  

قصه ی شیرینی ست
کودک چشم من از قصه ی تو می خوابد
قصه ی نغز تو از غصه تهی ست
باز هم قصه بگو
تا به آرامش دل
سر به دامان تو بگذارم و در خواب روم
گل به گل ، سنگ به سنگ این دشت
یادگاران توأند


چگونه خاك نفس مي كشد ؟ بينديشيم

 

باور کن ، صدامو باور کن
صدایی که تلخ و خسته ست
باور کن ، قلبمو باور کن
قلبی که کوهه اما شکسته ست
باور کن ، دستامو باور کن
که ساقه ی نوازشه
باور کن ، چشم منو باور کن
که یک قصیده خواهشه
وسوسه ی عاشق شدن ، التهاب لحظه هامه
حسرت فریاد کردن ، اسم کسی با صدامه
اسم تو ، هر اسمی که هست
مثل غزل ، چه عاشقانه ست
پر وسوسه ، مثل سفر
مثل غربت ، صادقانه ست
باور کن ، اسممو باور کن
من فصل بارون برگم
مطرود باغ و گل و شبنم
درخت خشکی تو دست تگرگم
باور کن ، همیشه باور کن
که من به عشق صادقم
باور کن ، حرف منو باور کن
که من همیشه عاشقم
 


چگونه خاك نفس مي كشد ؟ بينديشيم

سلام سلام سلام.

ممنونم ازت سوته دلان عزيز كه مث هميشه بهترين شعرا رو برام كامنت گذاشتي

و البته: 

سورپرايز شدم از ديدن كامنتت : سارا خااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااانم 

ايول دخملي كجايي؟ كرمانشاه خوش مي گذره؟ 

21 مهر تولدم بود، جات خالي، بعد هم كه عرفه و عيد قربان و . 

جات خالي حسابي اين روزا دستم بنده،‌كار زياد ريخته سرم. بيا مشهد ديگه تنبل 

 

و در پايان: 

عرض ارادت از همه ي شما كه سري به وبلاگ اين حقير مي زنين. باشد كه وبلاگتان پربار تر از هميشه باشد 

يا هو 


چگونه خاك نفس مي كشد ؟ بينديشيم

بخواب اي دختر آرام مهتاب 

 

ببين گلهاي ميخک خسته هستند 

 

تمام اشک هايم تا بخوابي 

 

ميان مخمل چشمم شکستند 

 

بخواب اي پونه باغ شکفتن 

 

گل اندوه امشب زرد زردست 

 

هوا را زرد کرده عطر پاييز 

 

فضاي پاک ايوان سرد سردست 

 

بخواب اي غنچه بي تاب احساس 

 

فضاي شهر شب بو ها طلايي ست 

 

بهار سبز عاشقها خزانست 

 

خزان بي قراران بي وفايي ست 

 

بخواب اي مرغ نا آرام دريا 

 

گل آرامشم تنهاي تنهاست 

 

اگر امشب ز بي تابي نخوابي 

 

دلم تا صبح در چنگال غم هاست 

 

بخواب اي شبنم نيلوفر دل 

 

دو چشمان تو رنگ موج درياست 

 

ميان کوچه هاي زندگاني 

 

گل شادي فقط در باغ روياست 

 

بخواب اي هديه ناز سپيده 

 

که دنيا يک گذرگاه عجيب است 

 

هميشه نغمه مرغان عاشق 

 

پر از يک حس نمناک و غريب است 

 

بخواب اي برگ تبدار شقايق 

 

بدان عاشق هميشه ارغواني ست 

 

همين حالا کنار بستري سرد 

 

دلي در آرزوي مهرباني ست 

 

بخواب اي لذت سرشار پرواز 

 

فضاي قلب شب بو ها بهاري است 

 

پرستو هم نمي ماند به یک شهر 

 

هميشه هجرتش از بي قراري است 

 

بخواب اي بوته ناز گل سرخ 

 

تمام شاخه ها از غم خميدند 

 

تمام کودکان در خواب نوشين 

 

به اوج آرزوهاشان رسيدند 

 

بخواب اي يادگار شهر رويا 

 

که اشکم گونه ها را سرخ و تر کرد 

 

بخواب اي راز سبز آرزويم 

 

علاج درد پيچک ها رهايي ست 

 

اگر ديدي گلي مي لرزد از اشک 

 

بدان اندوهش از رنج جدايي است 

 

بخواب اي آشنا با خلوت شب 

 

دلم در آرزويش تنگ تنگ است 

 

نمي داني که او وقتي بيايد 

 

بلور اشکهايم چه قشنگ است 

 

بخواب اي آفتاب بي غروبم 

 

شب تنهايي دل ها درازست 

 

دعايت مي کنم هر شب همين وقت 

 

که درهاي دعا تا صبح بازست



چگونه خاك نفس مي كشد ؟ بينديشيم

 

عيد همه مباااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااارك 

قدم همه رو چشم 

هر كي اومد مشهد امروز قدمش رو چشم 

انشالا هميشه دلتون خرمو  ايامتون به شاديييييييييييييييييييييييييييييي


چگونه خاك نفس مي كشد ؟ بينديشيم

روز دختر رو به همه ي شما دخملاي خوشمل ايروني تو هر جاي دنيا كه هستين تبريك مي گم 

اميدوارم انرژيتون روز افزون ، شاديتون برقرار، دنياتون سرشار از آرزو و موفقيت و زندگيتون پر از هيجان باشه 

شااااااااااااااااااااااااااااد شااااااااااااااااااااااااااد باشين 


چگونه خاك نفس مي كشد ؟ بينديشيم

سلام. شنیدم که از فردا نتایج کنکور کارشناسی ارشد میاد. 

کنکوریا گوش به زنگ باشین. 

میلاد منتظر شیریننننننننننننننننننننننننننننی ام ها . نزنی زیرش قول دادی قبول شدی شیرینیشو بدی 


چگونه خاك نفس مي كشد ؟ بينديشيم

سلام به همه. چند روزه كه سفارش دارم واسه يكي از مشتريام كه براش آيدي بسازم. خيلي وقت بود كه نيازي به ساخت ياهو نبود و اكثرا جي-ميل مي خواستن. چند روز پيش يكي از مشتريا گفت كه براش آيدي بسازم . وقتي اومدم تو اديت ياهو ديدم كه اصلا لينك ايران وجود نداره !!!!!

ناراحت شدم  . 

نه از اينكه سرور ياهو اين كار رو كرده . 

متاسفم كه با وجود تحريم از طرف گوگل و ياهو باز هم مجبوريم از اين دو سرور استفاده كنم 

متاسفم كه سروري قوي تر كه ساخت داخل باشه وجود نداره كه به اندازه گوگل و ياهو قوي باشه و هر جاي دنيا كه باشي بتونه دريافت و ارسال ميل و فضاي گفتمان رو در اختيار قرار بده. 

خيلي دوس داشتم مي تونستم هيچوقت تو اين فضاهاي الكترونيكي كه بازيچه دست سياست هست نيام و خيلي راحت دسترسي به امكانات اين سايتا رو از طريقي ديگه مي داشتم ولي افسوس كه مجبورم به استفاده از اين امكاني كه با وقاهت به شخصيت افراد به صرف سياست تحريم برقرار مي كن 

به هر حال به قول معروف : يا راهي خواهم يافت / يا راهي خواهم ساخت 

اين هم چاره اي خواهد داشت 

شادي ارمغان لحظه هاتون


چگونه خاك نفس مي كشد ؟ بينديشيم

 

سلام. خوبين؟ تابستون ديگه داره ميره و جاشو ميده به پاييز. عاااااااااااااااااااااااااشق پاييزم وسرماش و باروناش. عاشق اون برگريزوناش

با اين حال هنوز تو فصل تابستون هستيم و گرما رو تجربه مي كنيم. من بعد از ماه رمضون دوباره اومدم سر كار و واقعا بعضي ساعتا كم ميارم. سعي كردم خودمو با گرما سازگار كنم اما بدتر و بدتر ميشه و اقعا تحملش سخته. رفته بودم وبلاگ http://o-h-qom.blogfa.com/post-13.aspx تا در مورد شرايط گرما درمحيط كار مطلبي بخونم ، گفتم هم اين وبلاگ رو به شما معرفي كنم و هم مطلبش رو براتون بذارم تا شما هم استفاده كنين:‌

شرايط جوي محيط كار شامل كليه عواملي است كه روي هواي محيط كار تاثير مي گذارند مانند

گرما، سرما ، رطوبت و باد كه هر يك جداگانه قادر به ايجاد عوارض خطرناكي مي باشند . در مقولهمطالعه در خصوص شرايط جوي محيط كار همواره مبناي كار بر اساس انرژي مي باشد . بدين تعبيركه انرژي بنا به اصول ترموديناميك همواره در طبيعت وجود داشته ا ست و از بين نخواهد رفت .

انسان به عنوان يك موجود فيزيولوژيك در برخورد با اين پديده فيزيكي داراي محدوديت ها وظرفيت ها ي بخصوصي است . لذا از نظر فيزيك ، تاثير انرژي فيزيكي مذكور مي تواند به عنوان يكعامل استرس زا و مقابله مكانيسم هاي بدن با عوامل استرس زا تحت عنوان استرين مورد توجه قرار

گيرد.

انرژي فيزيكي از نقطه نظر حس انساني به دو صورت مورد توجه و مطالعه قرار مي گيرد:

۱- گرما

۲- سرما

انسان در برابر انرژي حرارتي داراي مكانيسم هاي دفاعي است زيرا كه يك موجود فيزيولوژيك است

و اعمال حياتي وي بايد در يك شرايط دمايي مشخص و غير قابل تغيير انجام گيرد . متوسط دماي

عمقي بدن انسان ۳۷ درجه سانتي گراد است . حال هرگونه افزايش يا كاهشي در دماي عمقي بدنمكانيسم هاي دفاعي را فعال مي كند . با ا فزايش يا كاهش ۲ درجه سانتي گراد ، م كانيسم هايدفاعي بدن در حداكثر قابليت دفاعي قرار مي گيرند . بدين مفهوم كه بدن انسان مي تواند با چنينافزايشي مقابله كرده و آن را مجددا " به ۳۷ باز گرداند . در صورتي كه شرايط، تغييرات وسيعتري را ايجاب نمايد عوارض گرمايي يا سرمايي بروز مي كند.(استرس هاي گرمايي و سرمايي)۳۹ درجه سانتي گراد را آستانه تب و ۳۵ درجه را حد لرز مي نامند . با توجه به دماي عمقيمي توان چنين نتيجه گيري كرد كه كاهش يا افزايش دماي عمقي بدن تابع تبادلات فيزيكي انسانبا محيط خود مي باشد (انتقال حرارت ) لذا عاملي كه عمل انت قال نسبت به آن صورت مي گيردسطح پوست بدن است كه بطور متوسط ۳۵ درجه در نظر گرفته مي شود.

- تقسيم بندي شرايط حرارتي محيط كار:

محيط كار بسته به شدت انرژي به دو گروه گرم ( گرم و مرطوب – گرم و خشك ) و سرد (سرد و

مرطوب – سرد و خشك)

چنانچه در مقوله هاي فوق مشاهده مي شود ، عامل رطو بت نقش كليدي را در اثرزايي انرژي

حرارتي بازي مي كند . زيرا انسان محيط هاي گرم و خشك را راحت تر از محيط هاي گرم ومرطوب مي تواند تحمل كند.

- استرس گرمايي:

هرگونه افزايش دماي عمقي بدن توسط يك مكانيسم موجود در مغز (هيپوتالاموس ) كنترلمي گردد و اگر قابليت ه اي دفاعي بدن در حداكثر خود نتواند شرايط را به وضع مطلوب و عاديباز گرداند بيماري هاي ناشي از گرما بروز خواهد كرد.

- مكانيسم هاي دفاعي بدن:

۱- مكانيسم عصبي

۲- مكانيسم گردش خون

۳- مكانيسم تعريق و تبخير

۴- مكانيسم هورموني

در مورد مكانيسم عصبي كه مهمترين سيستم حس تشخيص انس ان مي باشد بر روي سطح

پوست انسان سلول هاي حساسي تحت عنوان گيرنده هاي گرمايي و يا سرمايي وجود دارند كهاين سلول ها فقط نسبت به انرژي حرارتي حساس نيستند ، بلكه نسبت به سرعت تغي ير انرژيحرارتي از خود واكنش نشان مي دهند . بنابر تحقيقات انجام شده كاهش دماي پوست سريعتر۱۴ درجه سانتي گراد در ساعت ) مي تواند / از چهار هزارم درجه سانتي گراد در ثانيه ( ۴سلول هاي حساس به سرما را را فعال كرده و افزايش سريعتر از يك هزارم درجه سانتي گراد۳ درجه سانتي گراد در ساعت) مي تواند سلول هاي گرمايي را فعال نمايد. / در ثانيه ( ۶نحوه عمل اين گيرنده ها بدين صورت است كه با فعال شدن يكي، ديگري از كار مي افتد .اطلاعات پس از دريافت توسط گيرنده هاي مذكور به مركز هيپوتالاموس هدايت شده، حسگرما يا سرما در انسان فعال مي شود . و سپس فرامين لا زم به اندام هاي اصلي دفاع كننده بدنمنتقل مي گردد. عمده ترين اين اندام ها، جدار رگها، غدد تعريق و غده فوق كليوي مي باشند.

در مكانيسم گردش خون ، پس از در يافت فرامين لازم از هيپوتالاموس، مكانيسم مربوطه فعالمي گردد . در محيط هاي گرم جدار رگها گشاد گرديده و حركت رگ به سمت پوست تسهيلبدين مفهوم كه خون بيشتري در مبادلات انرژي حرارتي به ( Vaso Dilation) مي شودمحيط فيزيكي ، در معرض هوا قرار مي گيرد . در محيط سرد فرامين به شكل معكوس صادر

( Vaso Constriction ) شده و جدار رگها تنگ مي شود و به عمق هدايت مي گردندمكانيسم تعرق در محيط هاي گرم بسيار حياتي و موثر است . در سطح بدن انسان غدد تعريقاز يك توزيع نرمال برخوردار هستند . بطوريكه در هر سانتي متر مربع بدن حدودا " ۸۰ تا ۱۸۰غده تعري ق وجود دارد. منظور از غده تعريق، غددي است كه در سطح باز بدن فعال مي گردند .

از نظر فيزيكي هر ليتر عرق كه از بدن تبخير مي گردد قابليت خنك كنندگي ۶۸۰ كيلو كالريرا دارا مي باشد . در محيط هاي مرطوب كه رطوبت نسبي بالاتر از ۷۰ درصد مي باشد، عملتبخير نقش خود را از دست مي دهد و از دايره تدافعي بدن خارج مي گردد . بهترين شرايطمحيطي براي انسان در رطوبت ۴۰ تا ۵۰ درصد مي باشد و در زير ۳۰ درصد هوا به خشكيتمايل پيد ا مي كند . ميزان تعريق انسان بسته به تطابق وي با محيط هاي گرمايي متغير است .

اين قابليت را (Acclimatized) در صورتي كه كه انسان با محيط خود تطابق يا فته باشدداردكه تا سقف يك ليتر در ساعت و يا ۶ ت ا ۸ ليتر در يك شيفت ۸ ساعته كار تعريق نمايد0 ليتر در / در صورتي كه فرد تطابق نيافته باشد حد مجاز تعريق __________براي وي تا ۸ .(Sweeting)ساعت خواهد بود . اگر فرد تا يك ليتر عرق كند اثرات جلدي در و ي ايجاد نمي شود و قابل۱ ليتر بالغ گردد حجم خون در گردش كاهش يافته و / تحمل است . حال اگر ميزان تعريق به ۵منجر به بروز علائم و آثار ي از ق بيل افزايش شديد ضربان قلب ، تشنگي و بروز ناراحتي هاي

شديد گرمايي مي شود . در صورتي كه ۲ تا ۴ ليتر در ساعت تعريق صورت پذيرد كارايي فرد

كم شده، خستگي و عوارض بسيار شديدي گريبانگير فرد مي شود. براي جلوگيري از تهي شدنآب بدن چنين افرادي بايد افراد در فوا صل زماني ۳۰ دقيقه ايي آب بنوشند . در صورت تداوم

تعريق و جايگزين نشدن آب ، آب ميان بافتي نيز كه به صورت ذخيره در كنار سلول هامي باشد كشيده مي شود و علائمي از قبيل چروك شدن پوست، خشكي زبان و دهان و گودرفتن چشم ها بوجود مي آيد.

به هنگام تعريق املاح مختلفي وجو د دارند كه دفع مي شوند . شاخص ترين اين ام لاح، سديم

مي باشد و ميزان دفع تابع تطابق فرد با محيط هاي گرماي ي است . اگر فردي با محيط گرمتطابق پيدا كرده باشد به طور م توسط بين ۱ تا ۲ گرم نمك در هر ساعت دفع مي كند و درصورتي كه تطابق نيافته باشد اين ميزان به ۳ تا ۵ گرم بالغ مي گردد . از دست رفتن املاحسديم به ميزان زياد به عنوان يك عامل مهم در بروز استرس هاس گرمايي شناخته شده است .

دفع نمك از راه ادرار هم صورت مي پذيرد و وجود نمك در ادرار مي تواند به عنوان يك معيارتشخيص خوب در خصوص نقصان نمك در بدن تلقي مي شود . به تعبيري اگر مقدار نمك در

ادرار كمتر از ۳ گرم در ليتر گردد، فرد دچار كمبود نمك مي گردد . كاهش نمك در بدن باعثبروز عارضه مهم گرامپ عضلاني است . حال اگر فرد به علت كار در محيط هاي گرم به مقدارزياد تعريق نمايد و جهت جايگزيني مواد از دست رفته فقط از آب استفاده نما ييممكانيسم هاي هورموني بدن را دستخوش اشتب اه مي نمايد ، لذا آب زيادي از بدن وي دفعمي شود، املاح موجود در بدن رقيق تر مي گردند و عوارض با شدت بيشتري خود را نشانمي دهند.

در مكانيسم هورموني ، غدد فوق كليوي داراي ترشحاتي هستند كه مقدار آب و املاح ر ا كنترلو وازوپرسين) مسئوليت كنترل دفع آب بدن را ADH) مي نمايند. هورمون ضد ترشح ادراردارا مي باشد . هورمون آلدوسترون مسئوليت كنترل املاح بدن به خصوص سديم را بر عهدهدارد.هورمون ضد اد رار با ترشح خود در شرايط گرمايي ، قابليت جذب آب را از طريق غدد تعريق ونيز مجاري ك ليوي بالا مي برد . لذا حجم ادرار كم مي شود . از طرفي چنين مكانيسمي توسطهورمون آلدوسترون بر روي املاح بدن ايجا د مي شود . با مصرف آب بدون املاح __¤_<كِ_، مكانيسممتوقف مي گردد و آب در اطراف سلول سبب رقيق سازي املاح مي گردد . لذا مقادير ADHبيشتري ادرار حاوي املا ح دفع مي گردد و در موارد پيشرفته عارضه از دست رفتن مفرط آببوجود مي آيد . وجود آب در اطراف سلول هاي عضلاني باعث نفوذ آب (Dehydration) بدنبه درون فيبر هاي عضلاني گرديده و اسپاسم هاي شديدي را به دنبال دارد.

- بيماري هاي ناشي از گرما:

اين بيماري ها اصولا " زماني حادث مي شوند كه دماي عمقي بدن از محدوده هاي خاص خود بالاتررفته و مكانيسم هاي دفاعي بدن در حداكثر قابليت خود جوابگوي ثبات دماي عمقي نشود . در اينحالت عوارض زير ايجاد مي گردد:

Heat Stroke ۱- گرمازدگي

۴۰ درجه سانتي گراد به بالا ايجاد مي گردد / اين عارضه در اثر بالا رفتن دماي عمقي ب دن ار حد ۵كه علت آن تاثير گرما بر مكانيسم ع صبي تحريك غدد عرق مي باش د كه در اثر آن ناراحتي هايمغزي، از دست رفتن هوشياري، كوما و نهايتا " مرگ حادث مي شود. فرد مبتلا داراي پوست گرم وخشك است و تنها راه برخورد با چنين فردي سرد كردن سريع وي حتي با غوطه ور كردن او بهدرون آب خنك و يا پتوي خيس در كنار جريان هوا مي باشد . در فرم ضعيف تر اين حالت غددتعريق تا حدي فعاليت داشته لذا اين فرم بيماري به نام هايپر پيروكسي گرمايي معروف است.

علائم گرمازدگي علاوه بر پوست گرم و خشك به عنوان يك علامت برجسته عبارتست از رنگپريدگي، اختلالات تنفسي، اف زايش نبض، تشنج، سر گيجه و تشنگي . در اين بيماري بي آبيبدن، سابقه بيماري هاي قلبي و عروقي و نداشتن لباس مناسب تشديد كننده عارضه است.

Heat Syncope /Shock :

 ۲- سنكوپ ناشي از گرمادر خصوص بروز شوك نكته حائز اهميت كم شدن ميزان اكسيژن لازم براي مغز است كه فرد رايكباره بيهوش مي كند. در خصوص بيماري هاي ناشي از گرما نوع شوك از گروه كاهش حجم خونمي باشد . بدين صورت كه در محيط گرم رگها از عمق به سطح آمده و گشاد مي گردند . لذا حجمخون در گردش از نسبت حجمي بيشتري در سطح برخوردار مي شود و برعكس نسبت حجميكمتري ر ا در عمق حفظ مي نمايد . كم شدن حجم خون در عمق اعمال حياتي اندام هاي بدن را( به ويژه مغز ) تحت الشعاع قرار مي دهد بنابراين اكسيژن كمتري به مغز مي رسد و شوك گرماييحاصل مي شود.

Heat Exhaustion 

۳- خستگي گرمايي

اين عارضه مرحله قبل از گرامپ است و داراي دو منشاء مي باشد : يكي از دس ت دادن آب بيش ازحد و ديگري از دست دادن املاح بيش از حد از راه تعريق۳۸ درجه سانتي گراد بيشتر نمي شود كه با رعايت آب / ۳۷ تا ۵ / دماي عمقي بدن در اين حالت از ۵و املاح به موقع به بدن، عارضه پيشگيري __________يا درمان مي شود.

Heat Gramp : ۴-گرامپ گرمايي

در خصوص عارضه فوق كه غ البا" در ناحيه دستها، كتف، شكم و كمر رخ مي دهد ، انقباض شديدعضلاني ايجاد مي گردد و درمان آن صرفا " استراحت مطلق و رس اندن آب و املاح براي جبرانعارضه است.

Heat Rashes : ۵- بثورات جلدي ناشي از گرما

اين عارضه در اثر بسته شدن مجاري غدد عرق و حبس عرق در درون آنها است (ميلر قرمز) كه با

واكنش هاي تورمي همراه است . با نظافت پوست و استفاده از مواد يا محلول هاي خشك كننده

مي توان از بروز عفونتهاي ثانوي جلوگيري نمود.

- متابليسم :

يكي از فاكتور هاي فيزيولوژيكي مهم در مطالعات گرمايي كه همواره نقش گرمادهي در بدن را داردمتابليسم است كه مفهوم آن گرماي ناشي از سوخت و ساز مواد در ب دن است . اصولا " انرژيمتابليسمي در درون يك سيستم عضلاني مي تواند تابع قوانين ترموديناميك باشد . بدين مفهوم كهماحصل انرژي تبديل به دو عنصر گرما و كار است و چون بدن انسان به عنوان يك سيستم مكانيكياز ران دمان مكانيكي ضعيفي برخوردار است ، انرژي متابلي سمي براي تبديل شدن به كار مفيد درصدناچيزي را به خود اختصاص ميدهد.متابليسم داراي دو بخش است : بازال و كار . متابليسم بازال حداقل انرژي ايجاد شده در درون بدناست ( در حالت استراحت مطلق). از نظر مقدار اين متابليسم معادل يك كيلو كالري بر دقيقه يا ۶۰تا ۷۰ كيلو كالري در ساعت است. در متابليسم كار با انجام هرگونه حركت از حالت استراحت بهتناسب درگير شدن عضلات انرژي مت ابليسمي بالا مي رود و مقدار آن در نهايت تابع بار كار خواهدبود.

- اندازه گيري متابليسم:

به طور كلي براي اندازه گيري متابليسم دو روش اصولي وجود دارد كه عبارتند از كالري متريمستيم و غير مستقيممنظور از كالري متري مستقيم ، اندازه گيري انرژي متابليسمي يك فعاليت در حين انجام كارمي باشد و كلمه مستقيم بدين مفهوم است كه مقدار انرژي بر اساس مقدار انزژي تشعشعي ساطعشده از بدن و نيز مقدار آب خارج شده در اثر تنفس و يا تعريق است.

منظور از كالري متري غير مستقيم ، اندازه گيري انرژي بطور غير مستقيم با سنجش اكسيژنمصرفي ا ست زيرا با دانستن ارزش حرارتي اكسيژن به هنگام اعمال سوخت و ساز در بدن انرژيمتابليسمي قابل تخمين است

- عوامل تغيير دهنده متابليسم:

۱- فعاليت عضلاني: باعث افزايش متابليسم مي شود

۲- سوء تغذيه: باعث كاهش متابليسم از حد ۲۵ تا ۳۰ درصد مي گردد.

۳- سن وجنس : هر چه سن كمتر ب اشد ميزان متابليسم بيشتر است . بعضي هورمون ها هم

روي افزايش متابليسم نقش دارند مثل هورمون رشد كه حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد باعث

افزايش متابليسم مي گردد.

۴- شرايط اقليمي : كساني كه در مناطق سردسير زندگي مي كنند م تابليسم بيشتري دارند

چون مواد چربي بيشتر مصرف مي كنند.

- راههاي تبادل حرارت:

Radiation : ۱- تشعشع

فاكتور انرژي تشعشعي در ارزشيابي هاي گرمايي به عنوان يكي از مهمترين عوامل انتقالدهنده حرارت نقش دارد و اصولا " ۷۰ درصد خسارات گرمايي مربوط به انرژي موجود در اينفاكتور است لذا كنترل اين عامل به ميزان بسيار زيادي شرايط گرمايي را مطلوب مي نمايد.

۰ تا ۲۵ ميكرون را شامل / منظور از تشعشع همان امواج مادون قرمز كه از طول موج ۷۵مي شود مي باشد كه به فرم امواج الكترومغناطيس از سطوح اجسام منتشر شده و انرژي خود را بهسطح ديگر مبادله مي كند و انجام انتقال حرارت تابع پتانسيل حرارتي سطوح مي باشد.

Convection : ۲- جابجايي

انتقال انرژي از طريق جابجايي از نقطه نظر فيزيكي دومين فاكتور مهم در ارزشيابي حرارتياست زيرا حركت يك سيال در برخورد با يك جسم مي تواند انرژي را گرفته و يا منتقل نمايد.

Conduction : ۳- هدايت

انتقال حرارت از راه اين مولفه مربوط به تماس دو جسم با يكديگر است . مبناي انتقال براساس

شيب حرارتي است يعني حرارت از جسم گرم به سرد تا رسيدن به نقطه تعادل

Evaporation : ۴- تبخير

مولفه تبخير به عنوان يكي از مهمترين عوامل دفع حرارت از بدن مي باشد و قابليت آن تابعسرعت جريان هوا و فشار بخار آب در هوا مي باشد . به تعبيري ديگر مسئله رطوبت نسبيمحيط نقش بسيار موثري در بالا بردن ظرفيت تبخيري بدن را دارا مي باشد . با افزايش رطوبتنسبي و بالا رفتن فشار بخار آب قابليت تبخيري كم و با كاهش رطوبت نسبي و نيز فشار بخارآب در هوا قابليت تبخير افزايش مي يابد.

Heat Stress Indices : - شاخص هاي گرمايي

در ارزشيابي شرايط جوي محيط كار نياز به معيار هايي است كه بتوان ارزشيابي دقيقي ازمحيط دا شت. بسته به اينكه محيط گرمايي د اراي چه ويژگي باشد شاخص ها بايد انتخابگردند و ارزشيابي بر اساس شاخص تاييد شده صورت پذيرد.به طور كلي شاخص ها به دو گروه تجربي و تحليلي تقسيم مي شوند.

۱- شاخص هاي تجربي:

اين گروه ، شرايط محيط كار را بر اساس تجربيات آزمايشگاهي مورد ارزيابي قرار مي دهند كهغالبا" در آنها مسئله انواع دماها ( خشك - تر - تشعشعي ) و نيز سرعت جريان گاز و نوعمتابليسم مورد توجه قرار گرفته است . گاهي داراي رابطه ايي مشخص بوده و اكثرا " ازWBGT- WGT- نمودارهاي تجربي برخوردار هستند. از جمله اين شاخص ها ميتوان بهاشاره كرد. ET- CET- P4SR

۲- شاخص هاي تحليلي:

اين گروه بر اساس روابط تبادل انرژي مورد توجه هستند و اساس رابطه ذخيره گرمايي در آنها

دخالت داده شده است . مبناي طراحي در آنها حداكثر براي افزايش ۲ درجه فارنهايت بر دماي

عمقي بدن است.

- كنترل گرما:

۱- عايقكاري سطوح گرم داخل كارگاه

۲- استفاده از سيستم تهويه

۳- مصرف آب نمك با غلظت يك هزارم

۴- استراحت هاي كوتاه

۵- وسايل حفاظت فردي

۶- وجود مايعات مناسب

۷- آموزش

۸- عدم مصرف مايعات داغ يا سرد

۹- معاينات ادواري

۱۰ – امكان تعويض يا تسهيل شغل

از به كار گماردن افرادي با ناراحتي هاي زير در محيط هاي گرم كاري بايد جلوگيري نمود:

۱- ناراحتي هاي خوني و فشار خون

۲- ناراحتي هاي تنفسي

۳- افراد مسن

۴- ناراحتي هاي عصبي

۵- معتادين به الكل

۶- ناراحتي هاي قلبي و عروقي

۷- ناراحتي هاي غددي ( تيروييد- فوق كليه- جنسي)

۸- ناراحتي هاي كليوي

در صورت بروز و يا مشاهده علائم زير به پزشك مراجعه نماييد:

۱- تعريق زياد و بي جهت

۲- ضربان سريع قلب

۳- تنفس سطحي و تند

۴- بي حوصلگي و احساس تشنگي زياد

۵- سردرد و سرگيجه

۶- گرفتگي عضلات

 

 

 


چگونه خاك نفس مي كشد ؟ بينديشيم

 

گیرم که در باورتان به خاک نشسته‌ام
و ساقه‌های جوانم از ضربه‌های تبرهاتان زخم‌داراست
با ریشه چه می‌کنید
گیرم که بر سر این بام 
بنشسته در کمین پرنده‌ای
پرواز را علامت ممنوع می‌زنید
با جوجه‌های نشسته در آشیانه چه می‌کنید
گیرم که می‌زنید
گیرم که می‌بُرید
گیرم که می‌‌کشید
با رویش ناگزیر جوانه چه می‌کنید.


چگونه خاك نفس مي كشد ؟ بينديشيم

 

سلام . حسابی حوصلم سر رفته بود آخه کلا روزای جمعه روزای جالبی نیستن و این روزا رو دوس ندارم اما خیلی جالب بود. زدم شبکه 3 دیدم که والیبال هست ، ایران و آلمان، خیلی کیف داشت همچین که نشستم نفهمیدم کی شد (یعنی الان که مسابقه ده دقه ای هست تموم شده ) خیلی قشنگ بود. برعکس بازی با ایتالیا که عملا زخم معده گرفتم از بس حرص خوردم اما امشب خیلی خوب بود. عالی بازی کردن و کلی کیف کردن. ناگفته نمونه دلم برای آلمانا سوخت آخه خیلی بی روحیه بودن. حریف خوبه وقت شکست هم قوی باشه و بتونه ظاهرش رو حفظ کنه. در کل خیلی خیلی بازی قشنگی بود. 

به امید سربلندی همیشگی جامعه ورزشی ایران 



چگونه خاك نفس مي كشد ؟ بينديشيم

هركسي راجع به اين ماه نظري داره. كلا شايد يكي مسخره بدونه كه آدم روزه بگيره . بعضيام از زور اعتقاد انقد به خودشون سخت مي گيرن كه همون چند روز اول كه دارن روزه مي گيرن از پا درميان. 

اما جالبه كه تو همه اديان روزه هست و هر ديني و هر مكتبي به قدر خودش از اين عمل بهره مي گيره. من پيشنهاد مي كنم كتاب "دانشگاه اول" به تاليف "دكتر رضا پاك نژاد" رو مطالعه بفرمايين نظريات و توجيهات جالبي درباره روزه داره . 

من خوشبختانه تو مسائل ديني خيلي بي طرفانه به نظر همه مي تونم گوش بدم و حتي كساني كه به من مستقيما توهين مي كنن هم مي تونم گوش بدم. چون گفتگو هنري هست. هنر گوش دادن ،‌فكر كردن و پاسخ دادن. بيان نظرات هست و بعد از مجموع حرفا جمع بندي كردن و به نتيجه رسيدن. هيچ اجباري نيست كه ما نظرات هم رو بپذيريم و يا اونو به زور به كسي بقبولونيم. فقط كافي آشنا باشيم با نظرات هم و از روي عمد به قصد ناراحت كردن هم از نقاط ضعف و حساسيت هاي هم استفاده نكنيم. 

ماه رمضان كه مياد من خيلي شاد هستم. چون تو اين ماه همه دور يك سفره مي شينيم . چه بخوايم چه نخوايم دو وعده با هم هستيم و اين خيلي خوبه. خيلي وقته كه من با خانوادم سر يك سفره ننشستيم . انقدر درگير كار بوديم كه گاهي حتي هم رو نمي بينيم  

اگه دوس داشتين تو اين ماه برام از دعاتون دريغ نكنين. هر كي از دوستان هم كه ازمن بدي ديده خاضعانه عذرخواهم و ميخوام كه منو ببخشين. 

شادي شما آرزوي من 

 


چگونه خاك نفس مي كشد ؟ بينديشيم

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دانلود فایل های کمیاب آموزش بورس و معرفی عرضه اولیه غذاهای لذیذ را از ما بخواهید مرجع آموزش جوراب بافی و کسب درآمد نوجوانه ها | پرتال آموزشی و هنری و انواع سرگرمی سفر به تبریز واژه کلید paradisweb | پارادیس وب Dwaynetbqtq47 zuhause